محمد عمادمحمد عماد، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه سن داره

محمـــــــــــــــــد عماد

6

امید به جلو می نگرد در حالیکه ایمان باور دارد که پیشاپیش دریافت کرده است ومتناسب با ان عمل میکند ..... این هدیه خاله لاله است به ماه کوچولو از همایش حضرت علی اصغر (ع) هدیه مامانی به ماه کوچولوش اینم اولین خرید بابایی برای ماه کوچولوش هدیه مامانی برای ماه کوچولو ...
25 آذر 1391

10

اینا هم خریدای فروردین ماه بود که با تاخیر انجام شد ...ماه کوچولوی من منتظرم دلنوشته :این روزها حال جسمی خوبی ندارم به خاطر مصرف قرص hdشبا حالت تهوع شدید دارم طوری که نمیتونم بشینم فقط باید افقی باشم ....خیلی اذیتم میکنه ....یه عالمه هم کار دارم که باید انجام بدم ...صبح ها که سرکارم ....عصر ها هم افقی ....پس کی میخواد مقاله هامو بنویسه؟کلی گزارش کار مونده رو دستم ... *این هفته مدرک تحصیلی مو گرفتم ورسما کارشناسی ارشد شدم خدای خوبم شکر میکنم تورا به خاطر همه نعمت هایی که به من دادی ....من روسیاه رو ببخش به خاطر همه ناشکری ها وبی صبری هایم .... ...
25 آذر 1391

26.ورود به ماه هشتم ...

سلام ماه کوچولوی عزیزم ...تویی که الان جزئی از وجودم شده ای ... هفته 31 بارداری هم تموم شد و...پر از احساس های متناقض شدم این روزها نمیدونم چه جوری منظورمو بگم که قابل درک باشه ...دوران زیبایی رو تجربه میکنم که برام سراسر رمز ورازه گاهی فوق العاده سخت ودر همین زمان بسیار شیرین ...احساس سنگینی می کنم ...نشتن وبرخاستن ...خوابیدن مشکل شده ...ودر عین حال حس خوبی به من میده این اوضاع.... گاهی تکونای پسرک حسابی دردناکه وهمون لحظه حس میکنم همیشه همین طور بوده واین اتفاق جدیدی نیست که برام عجیب باشه ...انگار این تکونا همزاد خودم هستند ... میدونم که خیلی دلم برای این روزا تنگ میشه ودلم میخواد هر روز به اندازه یک سال برام کش بیاد ..وهمی...
17 آذر 1391

25ماه محرم با ماه کوچولو ...

سلام ماه کوچولوی مهربون من سلام دوستان گلم امسال ماه محرم برام حال وهوای عجیبی داشت ...با خیال راحت رفتم عزاداری ...درسته بازم حرف وحدیث زیاد بود ولی قابل تحمل بود ...ماه کوچولوی 29 هفته ای منم توی مراسم عزای امام حسین شرکت کرد ...شب اولی که رفتیم مراسم چون صدای بلندگو ها زیادی بلند بود کلی بی تابی می کرد ووول میخورد ولی از شبای بعدی دیگه عادت کرده بود ... پارسال روز هفتم محرم جوابم منفی شد که تقریبا با همایش شیرخوارگان مصادف بود ...نتونستم برم همایش ولی با تلویزیون همراهی کردم حسابی دلم شکست ..کلی گریه کردم ونذر کردم اگه سال دیگه نی نی دار شدم شیر نذر کردم امسال نذرمو ادا کردم نتونستم بازم همایش شیرخوارگان رو برم چون ترسیدم از ش...
9 آذر 1391
1